نیروی انسانی ماهر، اولین پیش نیاز درونزایی اقتصاد کشور
درونزایی اقتصاد، یکی از نظریات رشد اقتصادی است. درونزایی اقتصاد به این موضوع اشاره دارد که رشد اقتصادی به منابع داخلی مربوط میشود و نه منابع بیرونی. بر اساس این نظریه، سرمایه گذاری در سه زمینه نیروی انسانی یا همان سرمایه انسانی، نوآوری و دانش، باعث افزایش چشمگیر رشد اقتصادی خواهد شد. در این مطلب میخواهیم تاثیر نیروی انسانی ماهر بر روی درونزایی اقتصاد را بررسی کنیم.
مفهوم درونزایی و برونگرایی اقتصاد چیست؟
هنگام مطالعه رفتارها و سیاستهای اقتصادی، تعاملی و به خصوص تعامل اقتصادی جهانی، با رویکردهای متفاوتی مواجه میشویم. با بررسی هرکدام از این رویکردها و پیدا کردن تفاوتهای موجود در آنها، میتوانیم درک بهتری از مفهوم درونزایی و برونگرایی اقتصاد داشته باشیم.1.رویکرد ارتباط حداقلی (دورن زا و درون گرا)
رویکرد ارتباط حداقلی یا انزوا، برای جلوگیری از آسیب دیدن بدنه اقتصاد خود در برابر خطرات جهانی، ارتباطات اقتصادی خود را با دنیا قطع کرده است و یا به طور خاص این ارتباطات را از مجرای دولتی و کنترل شده انجام میدهد. در این رویکرد، نگاهی منفی نسبت به موضوع واردات وجود دارد و این نوع اقتصاد، در تعاملات جهانی بسیار ضعیف عمل میکند و نمیتواند از فرصتهای جهانی استفاده کند و خود را با رشد جهانی اقتصاد هماهنگ کند. (1)2.رویکرد تعامل محدود (برون زا و درون گرا) :
در این رویکرد، تمام ارتباطات اقتصادی خارجی، تنها به منظور خودکفایی بازار داخلی برقرار میشود. داشتن نرخهای چندگانه ارزی و حمایتهای متنوع از تولیدات داخلی، از اثرات پیشبرد این رویکرد هستند. این رویکرد به دلیل ایجاد محیط گلخانهای برای صنایع داخلی و تمرکز بر روی بازار داخلی، حالت درونگرا پیدا میکند.در این نوع اقتصاد به دلیل اینکه حمایتهای مالی انجام شده از تولیدات داخلی به بلوغ کافی برای صادر کردن محصولات منجر نمیشوند و این حمایتها نمیتواند ارزآوری خالص داشته باشند، توانایی باز پرداخت منابع خارجی جذب شده را ندارند و پس از مدتی، رکود اقتصادی ایجاد خواهد شد.
3.رویکرد وابستگی یک طرفه (برون زا و برون گرا)
در این رویکرد، کشور به دنبال نقش آفرینی اقتصادی مستقل در بازار جهانی نیست و دربهای اقتصاد کشور به روی بازار جهانی کاملا گشوده است. این رویکرد برون زا است و در آن استقلال سیاسی و اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار نیست و ثبات اقتصادی کشور کاملا وابسته و متاثر از بازار جهانی خواهد بود.به دلیل برون گرایی این رویکرد، اقتصاد برای رشد خود از تمام فرصتهای جهانی، حداکثر استفاده را میبرد. داشتن رفاه مالی در عین وابسته بودن اقتصاد و نداشتن استقلال سیاسی، از نتایج پیشبرد این رویکرد خواهد بود. (1)
4.رویکرد اقتصاد مقاومتی (درون زا و برون گرا)
در این رویکرد، حداکثر امکانات جهانی برای رشد و پیشرفت دانش و نیروهای انسانی و منابع داخلی و استفاده از آنها در جهت شکوفایی و پویایی استعدادهای داخلی، مورد بحث واقع میشود و از طرفی، استقلال سیاسی و اقتصادی کشور نیز حفظ خواهد شد. (1)تفاوت درونزایی و درونگرایی از نظر رهبر انقلاب
طبق گفتههای رهبر انقلاب، نباید مفهوم درونزایی را با درونگرایی اشتباه گرفت. ایشان در بخشی از سخنان خود در رابطه با اهداف اقتصاد مقاومتی و ملزومات رسیدن به آن، میفرمایند: «درونزایی غیر از درونگرایی است و به معنای عدم استفاده از فرصتهای مفید جهانی نیست. درونزایی به هیچ عنوان نباید به انفعال، بریدگی از فضاهای جهانی، خودبسندگی و راهبردهای انزوا طلبانه تعبیر شود.»تاکید حضرت امام بر خودکفایی، مفهوم درونگرایی و انزوا نداشت؛ بلکه برعکس آن، درونزایی در تمامی اقتصادهای موفق دنیا، منوط به بهرهمندی از فرصتهای بیرونی و به کارگیری آنها برای شکوفا کردن استعدادهای درونی است. (2)
اقتصاد درونزا و تربیت نیروی متخصص، لازمه تحقق اقتصاد مقاومتی
رهبر انقلاب از سال 1392، راهبرد اقتصاد مقاومتی را ابلاغ کردند و تا به امروز این راهکار اقتصادی در دستور کار اقتصاد کشور قرار گرفته است. رهبر انقلاب، اقتصاد مقاومتی را برگرفته از مفهوم کارآفرینی اعلام میدارند و نیاز شدید کشور به کارآفرینی را به دو دلیل فشار اقتصادی و آمادگی کشور برای جهشهای اقتصادی بازار جهانی، بیان کردهاند.به طور خلاصه، اقتصاد مقاومتی به معنی تلاش برای از بین بردن فشارهای وارد شده به اقتصاد کشور و بیاثر یا کنترل کردن آنها، پس از شناسایی عوامل ایجاد کننده فشارها است. (3)
اهداف سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، ایجاد پویایی و رشد اقتصادی و نیز تقویت شاخصهای اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی، در راستای تحقق این سیاستها باید رویکرد جهادی، درونزا، برونگرا، مولد، فرصت ساز، انعطاف پذیر و پیشرو را در پیش بگیرد. (4)
درونزایی و برونگرایی، دو رکن اساسی و اصلی پیشبرد سیاستهای اقتصاد مقاومتی هستند. همانطور که اشاره شد، درونزایی بر منابع و استعدادهای داخلی تکیه میکند و اگر این استعدادها با استفاده از فرصتها و امکانات داخلی و نیز استفاده حداکثری از موقعیتها و فرصتهای خارجی شکوفا شوند، به دنبال آن کسب و کارهای دانش بنیان شکل خواهد گرفت و باعث افزایش تولید و همچنین گسترش و توسعه بخش خصوصی خواهد شد.
به تبع آن پایههای مالیاتی کشور تقویت میشوند و وابستگی دولت به اقتصاد تک بعدی و نیز وابستگی بودجه به فروش نفت، کاهش چشم گیری خواهد یافت.
به دنبال این موضوع، تولیدات علمی و محصولات وابسته به آن نیز رشد پیدا میکنند و افزایش صادرات، مبادلات اقتصادی با جهان را بهبود میبخشد، که باعث جذب سرمایه داران خارجی و ایجاد محیط رقابتپذیر در اقتصاد ایران خواهد شد. این محیط رقابتی، باعث بهبود پیدا کردن جنبه برونگرایی اقتصاد ایران خواهد شد. (4)
دانستن این نکته نیز حائز اهمیت است که یکی از عوامل ایجاد کننده فشار بر اقتصاد ایران، وجود تکانهای پیشبینی نشده اقتصادی است. درونزایی اقتصادی که در طول چند سال اخیر به آن تاکید و توجه زیادی شده است، میتواند مانند سپری محکم، اقتصاد ایران را از این تکانهای ناخواسته و پیشبینی نشده، حفاظت کند. (5)
نیروی انسانی ماهر و تحقق درون زایی اقتصاد
در دنیای امروز، سرمایه گذاری یکی از عوامل عمده در پیشرفت اقتصادی محسوب میشود. این سرمایه گذاری تنها در زمینههای مادی، تجهیزات و تاسیسات و... وارد نمیشود، بلکه سرمایه گذاریهای انسانی و همچنین پژوهش و توسعه آموزش و پرورش، آموزش ضمن خدمت و توسعه خدمات بهداشتی و نیز حمل و نقل نیروهای کار را شامل میشود. (6)میتوان گفت نیروی انسانی برای اقتصاد کشور، یکی از مهمترین و اساسیترین عوامل پویایی تولید است. هر نیروی انسانی با قدرت بدنی و فیزیکی خود و همچنین با قدرت ذهنی و مهارتهایی که فرا گرفته است، جنبههای مختلف کار را پیش میبرد. در تولید و رشد اقتصادی، نقش نیروی کار بسیار مهم است و هر کارمند و کارگر به عنوان اولین عامل تولید و نیز به عنوان عاملی فراتر از سایر عوامل تولید، از اهمیت بسیار فراوانی برخوردار است. (7)
نتیجه گیری
با توجه به مطالب فوق، نیروی انسانی برای رشد اقتصادی و افزایش بازده تولید در کشور، یک اصل اساسی به شمار میرود. به همین دلیل، داشتن نیروی انسانی ماهر، یکی از بزرگترین سرمایههای یک کشور محسوب میشود. داشتن نیروی ماهر انسانی، از بابت رشد علمی و افزایش تولیدات داخلی و ایجاد فضای اقتصادی دانش بنیان، برای رشد و تحقق اقتصاد درونزا، اهمیت فراوانی دارد.بنابراین، یکی از پیش نیازهای ایجاد اقتصاد درونزا در ایران، افزایش مهارتها و سواد اقتصادی و مالی و نیز آگاهیهای حقوقی نیرویهای انسانی و اقشار مختلف جامعه، به ویژه قشر جوان جامعه ایرانی است.
داشتن سیستم آموزش و پرورش کارآمد و فراهم کردن نیازها و لوازم شکوفایی استعدادهای جوانان این مرز و بوم، باعث هموارتر شدن این راه برای این نیروی کار آینده خواهد خواهد بود و این شکوفایی و رونق، به سیاستهای اقتصاد مقاومتی جامه عمل خواهد پوشاند. (1)
البته در این میان، ایرانیان و خانوادههای این مرز و بوم، باید درباره این موضوع مهم، احساس مسئولیت زیادی نشان دهند تا با اتحاد و همکاری در سایه دستورات رهبر انقلاب، بتوانیم از سد مشکلات عبور کرده و در مسیر رسیدن به اقتصادی پایدار و پویا قدم برداریم.
پی نوشتها
- www.ensani.ir
- www.farsi.khamenei.ir
- www.eghtesadonline.com
- www.jmsp.ir
- www.hawzah.net
- www.sid.ir
- www.yjc.ir
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}